دیشب داشتم فکر می کردم ... اصلاْ برام قابل قبول و توجیه پذیر نیست که به دلایل واهی یه موقعیت خوب را به یه موقعیت بسیار بد تبدیل کنند ... در واقع نه حمایت کردند، نه همکاری و نه حقوقی را بهش معترض بودند در مورد من پیاده کردند ... این چند روز یاد کوفیان و بیعتشون با امام حسین افتادم!
بدتر از همه اینه که حالا همشون تک تک میگن که خوب بوده یا اشتباه کردیم یا چیزایی میبینم که با اون عقاید سخت گیرانه کیلومترها فاصله داره ... چقدر فرق داشتن با دوستی که بهم زنگ زد و گفت سعی کن بهت خوش بگذره ...
بهشون هم گفتم ... اثر خودش را گذاشت ... گفتم انتظار نداشته باشین حرفهاتون را خیلی زود فراموش کنم ... احتمالاْ در کل ارتباطاتم تجدید نظر خواهم کرد ... متاسفم که نمیتونم بذارم به حساب بچگی یا بیسوادی یا بی تجربگی ... کسایی که ادعای عالی ترین مدارج دانشگاهی را دارن باید بتونن سنجیده حرف بزنن و سنجدیده رفتار کنند ... بسیار بسیار متاسفم که خیلی کم هم نتونستین بفهمین من چه وضعی دارم و نشانه ای از کوچکترین درک متقابل ندیدم ... یک دهه دوستی کافی نبود؟ ...
کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
دوستی همیشگی نیست
انتظارت را ازشون پایین بیار
همین